منوی دسته بندی

به نام نوری که مرا تا ابد مسلمان نگاه خواهد داشت💙

نقشه سایت

نگاهدار قرآن باش

ما اینجا چندسالی باهم کار داریم، کجا؟ اینجا😀 خوشبینانه 2 سال و بدبینانه 4 سال. تو اینمدت هر روز باهم قسمتی رو ریز ریز میخونیم و می‌فهمیم. به این نیت…

مشاهده بیشتر

سپیده، اسم قشنگِ من

چقدر اسمم رو دوست دارم. همیشه شنیدنش بهم آرامش میداد و باعث میشد اعتمادبنفس بگیرم. میدونم حسِ همه با اسمهاشون اینجوری نیست و خیلی هستند که با اسمشون راحت نیستند….

مشاهده بیشتر

حمام آرامش

مرد زنگ زد و اصرار کرد زن را ببیند. زن با بی‌اعتنایی تلفن را قطع کرد و به شستن ظرفها ادامه داد. مرد مجدد زنگ زد و زن پاسخی نداد….

مشاهده بیشتر

طعم فراموش نشدنی کلوچه پدربزرگ

داستانک1 می‌خواهم داستان پیرمردی را تعریف کنم که آخرین خاطره‌ام از او کلوچه‌های لذیذیست که با دستان لرزانش به سمتمان تعارف کرد. «گوشه ای از ایوان خانه‌شان، که تمام خاطرات…

مشاهده بیشتر

با آنها عشق معنا میشود

یکی از شانسهایی که محرم امسال درِ خونه قلبم رو زد، کتاب «سقای آب و ادب» نوشته آقای سیدمهدی شجاعی بود. مطالعه این کتاب، حکم روضه‌های شبونه‌ای رو داشت که…

مشاهده بیشتر

همسایه‌های قرآنی

امروز همسایه‌های قرآنی رو بطور جدی افتتاح کردم و نوشتم : به توکل نام اعظمتبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اینجا قراره اونقدری با قرآن عجین بشیم که یادمون نیاد ما قرآن…

مشاهده بیشتر