منوی دسته بندی

بیاید باهم چله یاسین بگیریم؛ اینجوری یه جماعت مسلمون پولدار میشه.چی بهتر از این؟

۱- اشکم دمِ مشکمه؛ خب حق دارم.

۲- کی طاقتِ دیدنِ بی‌انصافی رو داره که من داشته باشم؟

۳-حالم خوب نیست.

۴-اینروزها میفهمم وقتی میگن سرطان فقط درد نداره یعنی چی؟!

۵-علاوه بر هزینه‌های هنگفت عمل و دارو؛ یه مقدار زیرمیزی کلان هم میخواد برای جناب دکترهای بی‌وجدان. (حالا مشکلِ من کجا و سرطان کجا. ولی خب خواستم مثالی بزنم که قشنگ واضح باشه)

۶- سرکلاسِ ترجمه کلافه و بی‌حواس بودم؛ موقع آنتراک زدم بیرون.

۷- برای اینکه سریعتر برسم خونه تاکسی گرفتم.

۸- یه تاکسی زرد جلوی پام نگه داشت.

۹- طبق عادت همیشگی همون اول کرایه رو حساب کردم.

۱۰- کرایه ۶ هزار تومان میشد.

۱۱- به خیالِ اینکه یه ۵هزاری و یه دوهزاری دارم بهش میدم، پول رو بسمتش گرفت.

۱۲- ۱۰۵ هزار تومان بجای کرایه ۶ هزارتومانی؟

۱۳- حواسم کجاست؟ شبیه باشن که باشن؛ نباید روشون رو میخوندن؟

۱۴- با چه دقت و وسواسی صبح این دو تا اسکناس رو از کیف حاجی برداشته بودم.

۱۵- به آقای ثبت شکایات تاکید کردم که حتما پیگیر باشن؛ چون من پیگیرم.

۱۶-یعنی پیگیر میشن؟

۱۷- نمیدونستم ناهار چی درست کنم برای بچه‌ها؛ سیب زمینی ها رو انداختم تو قابلمه رویی سیاه شده.

۱۸- هنوز نپختن؛ میخواستم سمبوسه درست کنم.

۱۹- اما دیر میشه نمیرسم؛ باید برم بیمارستان.

۲۰- شاید اینبار قسمت شادی باشه بجای اعصاب خوردی؛ شااااید.

۲۱- امروز درس ۵ کتاب ترجمه بودیم؛ معلم گفت یه لحظه امام محمدباقر اومد جلوی چشمم، به نیت ایشون یه صلوات بفرستید.

۲۲- بغضم گرفت صلواتم تو هوا خفه شد.

۲۳- من امام محمدباقر(ع) رو جز به اسم نمی‌شناسم.

۲۴-کجا بود خونده بودم، یادم نیست.

۲۵- اما چله یس بگیرید برای تمام حاجات دنیاییتون؛ امام جواد بهتون میده.

۲۶- گفتم من چله‌هام زیاده. میشه برش داری برای زندگی مون.

۲۷- قبول کرد.

۲۸- چند روز پیش ازش پرسیدم: میخونی؟

۲۹- یادش رفته بود.

۳۰- باید خودم یاسین قشنگ رو چله بگیرم؛ همین روزا نه، ولی بزودی.

sepideh alipour وب‌سایت

‫2 نظر

  • متوجه نشدم چی شد وسطش. کی ۱۰۵ تومن اشتباهی داد؟ راننده هم گرفت و چیزی نگفت؟

    • sepideh alipour گفت:

      آخ آخ من اینجاهم منظورمو بد رسوندم. اسکناس دوهزار تومانی و تراول ۱۰۰ تومنی رنگ همن. من از کیف پولِ حاجی، بجای اینکه دوهزار تومنی بردارم، یه تراول برداشتم و یه پنج هزار تومنی. 😂 حاجی بهم تاکید کرده بود که یه ده تومنی بردار. من گفتم نهههه یوقت راننده پول خرد نداره، پولم میمونه دستش😂😂😂 رفتم شش هزار تومان بردارم. دیدم هزاری نداره. یه پنجی برداشتم و یه صدتومنی( به هوای اینکه دو هزار تومنه). که به راننده ۷ هزار تومن بدم و هزار تومن پس بگیرم.
      و همین دیگه😂

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *