همسایههای قرآنی
امروز همسایههای قرآنی رو بطور جدی افتتاح کردم و نوشتم : به توکل نام اعظمتبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اینجا قراره اونقدری با قرآن عجین بشیم که یادمون نیاد ما قرآن…
امروز همسایههای قرآنی رو بطور جدی افتتاح کردم و نوشتم : به توکل نام اعظمتبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اینجا قراره اونقدری با قرآن عجین بشیم که یادمون نیاد ما قرآن…
فسطاط القرآن «فُسطاط» یعنی خیمه. اولین بار بود که این واژه رو میشنیدم و وقتی که خانممعلم سرکلاس این واژه رو بکار برد، متحیر با این املا تو دفترم نوشتم:«…
انقدر برای خودم حلال و حروم کردم که… لعنت!!! آنتراک کلاس ترجمه بود، معمولا عادت نداره پیش معلمی برم و وقتش رو در زمان استراحت بگیرم. اما ناخوداگاه به سمتش…
برای نوشتن پست امروز خیلی دست دست میکردم. حرفی برای گفتن نداشتم جز غصه روی دلم که از دیشب قلبم رو فشار میداد. یه جوری دوست داشتم دیشب، صبح نشه…
امام حسین عزیزم سلام امیدوارم وقتی که این نامه را میخوانی حالت از وجودِ من خوب باشد و مایه افتخار تو باشم، هرچند که پر از عیب و نقصم، اما…
✔ ریحونها خیلی تو گلدون موندن، باید برم دو مشت ازشون بچینم و ریز ریز کنم تو ماکارونی. تازگیا یه سبک ماکارونی خیلی ساده و آسون و راحت و سالم…
انتظار روزهای کوتاه پاییزی کش آمده بودند؛ تا خورشید جای خودش را به ماه میداد و آسمان رنگ آرامش شب را میگرفت جانم بالا میآمد. فقط شب ها بود که…
حکمتهای تو در تو میام که بگم شکست خوردم. اما نظرم عوض میشه، این شکست نیست. این فقط یه پایانی بود که قرارِ به شروع جدیدی منجر بشه؛ شروعی با…
انتظار برای دندانپزشکی چند روزی میشد که یکی از دندونهام تیر میکشید. برای هزینههای زیادی که هر دندون برای آدم میتراشه تصمیم گرفتم که کارِ این دندونم رو در بیمارستان…
از لعنت زیارت عاشورا تا… دهه اول محرم سالِ گذشته بود که «زیارت عاشورا» شد یک سوال بزرگ در زندگیم. «اینهمه لعن و نفرین تو این زیارت برای چیه؟ مرامِ…