منوی دسته بندی

شد شد؛ نشد میرم نجف به بابام میگم.

این چندروز زیاد شنیدم از اهمیت عید غدیر؛ تا اینجا که حتی قرض گرفتن برای ساختن یک روز خاص و شاد جایز است. رو کردم به کتیبه امام علی(ع)، با…

هیچ اتفاقی تصادفی نیست

شیخ رجبعلی نکوگویان( خیاط) اسمش رو زیاد شنیده بودم اما هیچ‌وقت تو بهر آشنایی باهاش نرفتم تا اینکه کتاب « هیچ اتفاقی تصادفی نیست» بدستم رسید. کتاب حدود ۲۰۰ صفحه…

برو کنار میخوام قصرمو ببینم.

۱- ساعت چهار صبح با خوشحالی بیدار شدم؛ خوشحالی از این بابت که قرار هست صفحه جدیدی از قرآن رو بریزم تو ذهنم. همه‌چی آماده شروع بود. وضو گرفتم و…

دلِ نازکِ من یه پناهِ امن داره.

۱-روزای عجیبی بودند این یکی دو هفته اخیر. انقدر که حتی به کوچکترین کار شخصیم هم نمیرسیدم؛ مثلا حتی خوندن یک جمله از یک کتاب. همه‌چی امن و امان بود….

پانادروس

در خانه قرار بود هزینه بلیت دونگی حساب بشود، اما وقتی کسی به روی خودش نیاورد، پس انداز چند ماهش را برای بلیت اجرای گروه نوازی فلامنکو که در سالنی…

روزی که حسن مشغول تیله‌بازی بود

دیگران چه هستند جز تصور ما و ما چه هستیم؟ هیچ . البته که گاهی اوقات همه چیز از هیچ به وجود می آید و این هیچ، همه چیز میشود…