منوی دسته بندی

من نمی‌تونم چنین علمی رو قبول کنم.

حکمت‌های تو در تو

میام که بگم شکست خوردم. اما نظرم عوض میشه، این شکست نیست. این فقط یه پایانی بود که قرارِ به شروع جدیدی منجر بشه؛ شروعی با دیدی بازتر، خیلی بازتر.

دوستانی که این پست رو خوندن چونکه نیازی بالاتر از قرآن ندارم، در جریان تصمیمی که ماه گذشته برای زندگیم گرفتم هستند؛ حالا این تصمیم به بن‌بست عجیبی خورد. بن‌بستی که من نتونستم بفهممش و از ادامه مسیر منصرف شدم.

دم دمای عصر بود که حس میکردم همین الانه سرم منفجر بشه. خونه ساکت بود و بچه‌ها تو حیاط مشغول بازی. آشپزخونه مرتب بود و خونه جاروکشیده. وقتِ وقتِ من بود. باید مینشستم به خوش‌گذرونی های شخصی خودم. اما مگه میشد؟ مگه فکر و خیال میذاشت؟ چرا حکمتهای خدا داره تند و تند سر راهم قرار میگیره؟ منِ نفهم چجوری همه رو بفهمم و دلم آروم شه؟ با اینهمه فکرمشغولی چه کنم؟ من به کدوم ریسمان چنگ بزنم؟ من که ذکر لبم و یادِ قلبم «امام زمان» شده؟ بالاتر ازش کیو دارم که صدا بزنم؟ چرا هر کار خیر و خوبی هم میخوام انجام بدم نه میاد توش؟ چی شده که اینجوری میشه!!!

تعهدنامه

شهریه رو که واریز کردم برام یه تعهدنامه فرستاد. تعهدنامه چی ؟ تعهدنامه‌ای که من اجازه ندارم علمی که آموختم رو ولو قدِ یک کلمه به کسی یاد بدم و هیچ پرسش و پاسخی بین من ودوستی نباید صورت بگیره، جز اینکه کلیات مسیری رو که رفتم بهش بگم.

  • چرا؟ من که وقت میذارم، هزینه میذارم. مگه رایگان آموزش میبینم. این علم ابداع شما هست و دمتون گرم، اما من که مفت و مجانی آموزش نمی بینم
  • درهرصورت شما علاوه بر حفظ محرمانگی ویدیوها و جزوات، باید چنین تعهدنامه‌ای هم بدید که شرعا نباید حرفی بزنید وگرنه اون دنیا باید پاسخگو باشید.
  • بقیه قرآن آموزها چجوری تونستند چنین تعهدنامه‌ای بدن؟ مگه میشه به این تعهدنامه پایبند بود. پس اگر کسی سوالی پرسید چی؟ بگم نمیدونم درصورتیکه میدونم؟!
  • در هر صورت صاحب روش راضی نیست و شما اولین نفری هستید که از امضا ممانعت می کنید.
  • من فقط میتونم به محرمانگی ویدیو و جزوات متعهد بمونم. غیر این ازم ساخته نیست.

ختم قائله…

قرآن قشنگِ من

قرآنِ من، قرآنِ قشنگِ من، قرآنی که کلی حرف داری برام😢 من که حفظت رو کنار نمیذارم. اما باید برم از کسی علمِ درستِ حفظ کردنت رو یاد بگیرم که «یادگیریم» رو به اسارت نگیره، که حرف امام علی(ع) رو زمین نندازه که معتقد باشه:« زکات علم؛ نشر آن است». که با اخلاق من مغایر نباشه.

رک بگم اگه همه دنیا برن اون موسسه قرآن یاد بگیرند، من نمیرم. چون مطمئنم امام علی (ع) راضی نیست و چیزی که مهر اطمینان بهش زده شده دیگه چه کنم چه کنم نداره که؟!

با اینحال چون بحثِ قرآن بود، استخاره گرفتم، لینک استخاره‌م: وقتی که تشخیص برای منِ زمینی نشدنی میشه 🌹

آب روی آتیش

غروب شده بود و از آشفتگیم ذره‌ای کم نشده بود هیچ، که بدتر هم شده بودم. آخه این قرآنه بحثش جداست؟ اصلا مگه روزی‌دهنده غیراز خداست که چنین تعهدنامه‌ای باید بدم؟ با یه پرسش و پاسخ من با دوستی از نونِ مبدعِ روش کم میشه؟ یا یه نفر عاشق قرآن میشه؟ این چه علمیه که من باید هزینه کنم و یاد بگیرم ؟ من چجوری علمم رو اسیر درونم کنم؟ چرا با منطق من جور در نمیاد؟ چرا قبلِ من کسی مخالفت نکرده؟ چرا من اولین نفرم که گفتم امضا نمیکنم؟ چرا هیچکس نیست جوابمو بده؟ چرا قانع نمیشممم؟؟؟

سر نماز بود که برای آروم شدنم گفت:« خدایا قبل اینکه چیزی بهمون بدی، ظرفیتش رو بهمون بده که باهاش کسی رو نرنجونیم»

چه حرفی زده! چه آبی رو آتیش ریخت!

ممنونم حاجی مهربونم💖

sepideh alipour وب‌سایت

‫6 نظر

  • عجب تعهدنامه‌ای. یادمه قدیما میگفتن مروج باشید. پس امر به معروف صادق نیست اینجا؟ آموزش کتاب خدا هم امر به معروفه. ببخشید که اینو میگم ولی اینا فقط هدفشون پوله نه چیزای معنوی.

  • این موسسه یه کانال تو ایتا داره من یه نگاهی بهش انداختم فقط تبلیغات بود خوشم نیومد. به نظرم خوب کاری کردی که تعهدنامه رو امضا نکردی. من مطمئنم به زودی از یه جای دیگه یه اتفاقی بهتر برات میفته.

  • خداروشکر که الان مسیرت رو پیدا کردی همسایه خوب خدا (:

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *