چگونه میتوان یک مسلمان بود ؟ بیان 11 مورد از ویژگی های کمتر ذکر شده یک خانم مسلمان
این جملهی آشنا را، به یقین همگی شنیدهایم که:
« خداوند زیباست، و زیبایی ها را دوست دارد»
اما به عنوان یک انسان تا به امروز، چقدر به این جمله عمل کردهایم؟
زیبایی چیست؟ و تجمل و آراستگی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
من زیبایی را، هم در تجمل میبینم و هم در آراستگی؛ و اگر در واژهیاب هم به دنبال معنای این دو بگردیم، آنها را هممعنی مییابیم؛ اما مفهومشان اندازهی بهشت و جهنم با یکدیگر فرق دارد؛ که تجمل برای خودنمایی است و آراستگی برای بهتر زیستن.
چند روز پیش در جادهای، هنگام توقف در یک استراحتگاه، چشمم به نمازخانهاش افتاد. مدتها بود که جایی غیر از خانه، نماز نخوانده بودم و از آنجاییکه رفتن به دستشویی عمومی و وضو گرفتن، با وسواسی که دارم، به شدت برایم سخت بود؛ با اینحال دیدن نمازخوان های شیک و شسته رفتهای که به آن نمازخانهیکوچک در آمدوشد بودند، مرا ترغیب کرد تا به وضوگرفتن در دستشوییعمومی رضایت دهم.
*دینگ *
ممنونم از آندسته از آدمهای با ظاهرِ آراسته و مرتبی که مانع قضا شدن نمازم شدند.
سوال ؟
من برای آراسته بودنم چقدر تلاش کردم تا چنین تاثیری بر دیگری بگذارم؟
البته که هدف تاثیرگذاری نیست؛ تلاش برای درست انجام دادن اعمالی هست که به عنوان یک مسلمان موظف به انجامش هستیم؛ که به دنبالهاش تاثیرگذاری هم خواهد آمد. همانطور که در بخشی از کتاب (چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟) میخوانیم که:
«اساسن مهمترین دلیل حقانیت یک مومن این است که دیگران ببینند او چقدر از ایمانی که دارد در تقویت احساس خوشبختی خودش بهره برده است و دین و ایمان او چقدر توانسته او را شاد و سرزنده نگه دارد. این سرزندگی و نشاط مهم ترین عامل جذب دیگران به ایمان شماست. و الا مردم می گویند ادعاهای دین شما در تامین سعادت همه جانبه انسان، دروغین است و به همین دلیل به آن گرایش پیدا نمی کنند و از جهتی حق هم خواهند داشت.آن ها اگر خوب نماز بخوانند، بی نمازها عاشق نماز خواهند شد. ما گناه تمام بی نمازها را به گردن نماز خوان ها می اندازیم چرا که اگر نماز خوان ها قشنگ نماز بخوانند، اگر نماز خوان ها از نمازشان لذت کافی و بهره وافی ببرند، طبیعتا اکثر بی نمازها هم به سمت نماز گرایش پیدا خواهند کرد. راه تبلیغ دین همین است.»
نماد یک خانم مسلمان در ذهن کودکِ دو دههی قبل
تا همین چند وقتپیش، وقتی در صحبتها، نامی از یک خانممسلمان آورده میشد؛ اولین تصویری که از ذهنم میگذشت، این بود:
« خانمی با چادری رنگ و رو رفته و خاکآلود که از گردی صورت تنها نوک بینیاش مشخص است و کفشهایش حسابی نیاز به تعمیر و واکس دارند، و یک کیفِ بزرگِ دوشی از زیرچادرش با دستهای پاره آویزان است و خب البته که مانتو و شلواری سورمهای رنگ و چروکی نیز به تن دارد.»
*دینگ دینگ*
این نمادی از یک خانم مسلمان نیست؛ تنها تصویری است از دوران کودکیام که در ذهنم به این عنوان، حک شده است.
باطن هرچقدر هم زیبا، وقتی ظاهر، گواهی باطن را ندهد، باور پذیری اغلب سخت و گاهی غیرممکن هم میشود. با قطعیت، میتوانم بگویم تمایلِ من، به عنوان کودکِ سالها پیش، به اسلام و مسلمانی، با دیدن همچین شخصی از صفر هم گذر میکرد.
آیا اسلام با شیک گشتن سرجنگ دارد؟
اما نقطهی روشن و قشنگ ماجرا، اینست که رنگ و بوی یک خانمِ مسلمان، هفت سالی میشود که برایم تغییر کرده است؛ حالا او، یک خانم آراسته و شیک پوش (به دور از هرگونه تجملاتی) است که نمادی زیبا، برای خداپرستی در جامعه میباشد.
1- اگر چادر به سر دارد، چادرش تمیز است.
2- اگر مانتو به تن دارد، مانتویش مرتب و اتوکشیده است.
3- اگر صورتش پوشیده است، حواسش به نوک بینیاش است که جلوه بدی ندهد. (صورت پوشیده زیباتری هم میشود داشت، شاید با یک برقع.)
4- اگر گردی صورتش مشخص است، رژ جیغی به لب ندارد.
5- کفش هایش تمیز و واکس زده است.
6- ناخن هایش مرتب است و دستهایش کرم زده.
7- لباس هایش اگر پاره هست و پول کافی ندارد، آن ها را با هزینه یک نخ و سوزن، زیبا دوخت زده است؛ شاید هم بتوان با یک گلدوزی زیبا، جلوه بهتری به آنها بدهد.
8- اگر ادکلن های فرانسوی گران هستند و پرهزینه، مهم نیست؛ عطرِمشهد بوی خوشتری دارد.
9- اگر می رنجد، صدایش آرام است.
10- اگر می خندد، ملیح می خندد.
11- او در خانه، موهای زیبایش را رها میکند و در بیرون از خانه، زیبا می پوشاند. (علت پوشش موی خانمِ مسلمان را از خدا بپرسید؛ من نمیدانم. اما چون گفته است، انجام میدهم؛ از اول انجام نمی دادم، اما بعد که انجام دادم به دلم نشست و خواهانش شدم)
در یک کلام، او یک خانمِ به تمام معنای مسلمان است.
امام صادق (ع) : دعوت کننده مردم به غیر از زبان هایتان باشید، تا مردم از شما تقوا و کوشش و نماز و کارهای خیر ببینند و همین دعوت کننده است.
این ویرایش بشه چی میشه
نمیدونم . یا بهتر میشه یا گند میخوره توش :))
سپیدهههه من عاشق تو و تفکرات و قلمتم. چقددددددددددر دلتنگت بودم. لعنت بر فیلترینگ. ولی چه خوب که همه مون سایت داریم. لطفن هر چه زودتر کامنتمو بخون
فاطمه عزیزم؛ سلااااام . چقدر خوشحال شدم از کامنتت؛ چقدر ذوق کردم، اشکی شدم که من ( ایموجی اشک و چشمقلبی هر دو باهم). لعنت به فیلترینگ واقعن، چقدر خوب شد که کامنت گذاشتی تا من هم از حضورت مطلع بشم. پاینده و موفق باشی عزیزم.
سلام سپیدهی عزیز
این متن به دلم نشست خیلی روون و گیرا بود و خیلی خیلی از اون «دینگ دینگ»ها خوشم اومد :))
البته که یه جاهایی نقد دارم به محتوا… اینکه گناه بینمازها به گردنِ نمازخوانهاست یکم بیانصافیه… مشکل ما انسانها اینه که اسلام رو از روی مسلمانان میخواهیم بشناسیم… ولی اونی که از عمق وجودش خواهان اسلامه ، همه چیزش رو بدون گزینش و بی چون و چرا، فقط چون از طرف پروردگارشه، میپذیره و نگاه نمیکنه به مدعیانِ مسلمانی که چه جورند و بعد بگه اینم اون اسلامی که میگفتن چه هست و چه نیست!! :))
قلمت مانا🌹
سلام آرامش عزیزم .
ممنونم که منو از نظرت مطلع کردی، خیلی منتظر بودم که بیای و این متن رو بخونی.
راجع به نقدت هم ممنون( البته اون نوشته من نبود و از کتاب برداشته بودم) یه جورایی باهات هم نظرم و یه جورایی هم نه. بنظر من هر مسلمونی باید یه الگو باشه تو درست رفتار کردن، نماز فقط یه مثالش بود.( البته مسلمونی که قلبی مسلمون باشه نه لفظی؛ به لفضیا خرده نیست؛ اونا حسابشون با خداست که هرچی میکشیم از این قشر هست)
خب درواقع این که میگی هر مسلمونی باید الگو باشه و توی رفتار و منش و کردارش بتونع دینش رو به نمایش بذاره درست، منم موافقم باهاش!
ولی اینکه ما بخواهیم از روی مسلمونها و رفتارشون به اسلام جذب یا ازش دفع بشیم این بنظرم درست نیست… گرچه به حرف آسونه و به عمل سسسسخت چون بهرحال دیندار نمونهایه از دینش :))
ممنونم ازت سپیده جان بابت این نوشتهی خوبت🙏🌹