راه نجات از کرختکی هوای بهاری، وسط زمستونای تهران
از جمعه ها شروع کن، یه شروع تازه برای یه زندگی تازه
سلام
امروز جمعه ۱۴ امین روز از بهمن ۱۴۰۱
هوا فوقالعاده بهاری و تمیز که البته درسته قشنگه اما تو بهمنماه، حس خوبی بهم نمیده.
یادم میفته که امروز حتما باید اینجا رو بروز رسانی میکردم و برای رهایی از این حس ناخوبی که از هوای بهاری وسط زمستون بهم دست داده، سریع دست به کار میشم.
می خوام برم سراغ آیه ها و از حمد شروع کنم، همونی که خدا قرآن رو باهاش شروع کرد.قرآن رو که باز میکنم، قبل سوره، دعای قشنگ امام صادق (ع) هست، که نمیتونم ناگفته و ناخونده ازش بگذرم:
خداوندا! گواهی می دهم که این قرآن، همان کتابی است که از جانب تو بر فرستاده ات محمدبن عبدالله(ص) نازل گشته و سخن توست که بر زبان پیامبرت جاری شده است.تو آن را از سوی خویش، رهنمونی برای خلق و ریسمانی متصل میان خود و بندگانت قرار داده ای. خداوندا! من با خواندن و آموزش قرآن، پیمان کتابت را انتشار دادم. اینک، خداوندا نگاهم را در آن، عبادت و تلاوتم را اندیشه، و اندیشه ام را در آن مایه ی عبرت گردان، و مرا از کسانی قرار ده که از بیان اندرزهای تو در آن، پند گرفته و از نافرمانی های تو دوری گزیده اند؛ و به هنگام تلاوتم بر گوش من مهر مگذار و بر چشمم پرده مپوشان، و تلاوتم را تلاوتی که اندیشه در آن نباشد قرار مده، بلکه مرا آنگونه بدار که با فراگرفتن دستورات دین تو در آیات و احکام آن بیندیشم؛ و نگاهم را در آن مایه غفلت و تلاوتم را بیهوده گویی قرار مده، که تو خود رئوف و مهربانی.
و صفحه بعد از اون کلام خدا با من :
به نام خداوند بخشنده مهربان
ستایش از آن خداست که پروردگار جهانیان است
همو که گسترده مهر و مهربان است
خداوندگار روز پاداش و جزاست
بارالها، تنها تو را می پرستیم و در آن، تنها از تو یاری میجوییم
ما را به راه راست هدایت فرما
راه کسانی که به آنان نعمت دادی؛ همانان که نه به بیراهه رفته و به خشم تو گرفتار شدهاند و نه گمگشتگانند که راه درست نشناختهاند
یه خانم مسلمون :
جانم خدای خوبم، دستانم را به روی هم میگذارم و به نشانه شکرگزاری سرم را پایین می آورم، چشمانم بسته است تا حضورت را با چشم جان حس کنم؛ نیاز به پرستیدن و ستایش کردنت در من شعله ور میشود.
آیه ها را در ذهن مرور میکنم، حرفهایی که تو برایم به امانت گذاشته ای تا با آن راه زندگی را در یابم.
یاریگرم باش، همچون قبل در تمام لحظه هایی که میگذرانم.
و نعمتت را بر من ارزانی دار.
نعمتی که من از تو میخواهم، چیزی بیش از آرامش نیست.
حس حضور تو ، آرامشی به قلبم میدهد که به گمانم گرانبهاترین نعمتی است که میتوانم از آن بهره مند شوم.
سپیده جان واقعاً بیتعارف از خوندن مطالب سایتت لذت میبرم و چقدر تلنگرگونهست برای منی که مدام نیازمند تلنگرم!
ازت ممنونم که یادم میاری از چه چیزهای ارزشمندی ناخودآگاه فاصله گرفتم…
به امید همت بلند و ثبات قدم🙏🌱🌷
و منی که نیازمندترم به تلنگر :))
ممنونم که باهام همراهی .
به امید همت بلند و ثبات قدم انشاااااللللهههههه
خیلی زیبا نوشتی
ممنونم 🙂
موفق باشی خانم مسلمون🙂🥰❣
سلامت باشی دوست خانم مسلمون 🙂
بهبه چه سایت زیبایی داری سپیدهجان
حس آرامش میده بهم نوشتههات
سلام لیلای عزیزم💚 مرسی مهربونم از نگاه مهربونت💖