بنی اسرائیلی که از رو نرفتند- صفحه ۸ قرآن کریم

• sepideh alipour
• در شاهراهِ حفظ, سفینه آسمانی (با قرآن), هم‌نشینی با مصحف آسمانی

این صفحه آیات ۴۹ تا ۵۷ سوره بقره را شامل میشود. ۶ آیه آن با و اذ شروع شده، ۲ آیه با ثم و آیه آخر با وظللنا آغاز گردیده است. این صفحه روایت نعمتهایی است که خداوند به قوم بنی‌اسرائیل ارزانی داشته است و اما داستان این صفحه:

✔نعمت اول: نجات بنی اسرائیل از دست فرعونیان که آنان را به کارهای سخت وا میداشتند و فرزندانشان را میکشتند و زنانشان را زنده نگه میداشتند.

شبی فرعون خواب میبیند که آتشی از طرف بیت‌المقدس آمد و تمام خانه‌های مصر را فرا گرفت و قبطیان( آل فرعون) را هلاک نمود. تنها بازماندگان این آتش، قوم بنی اسرائیل بودند. کاهنان و ساحران خواب فرعون را این چنین معنا میکنند که پسری از بنی اسرائیل زاده خواهد شد که نابودی فرعونیان را در پی خواهد داشت. و پس از آن بود که فرعون، دستور سربریدن  تمام نوزادان پسر بنی اسرائیل را صادر کرد.

جمعیت بنی‌اسرائیل رو به پیری میرفت؛ قبطیان به فرعون گفتند :«اگر این چنین پیش رود خودمان ناچار به کارگری میشویم. چاره ای بجو»

فرعون دستور داد که یک سال سر بِبُرند و یک سال سر نَبُرند. هارون برادر موسی، در سالی که سر نمی‌بریدند به دنیا آمد.

✔نعمت دوم: شکافته شدن دریا و نجات بنی اسرائیل و غرق شدن قبطیان

به دستور خداوند، موسی، بنی اسرائیل را شبانه از مصر فراری داد. زمانی که به دریا رسیدند طعنه‌وار به موسی گفتند که:«حالا دریایی جلوی ماست و فرعونیان پشت سرِ ما. چه باتو چه بی‌تو ما باز هم نجات نیافتیم!» که همینجا به موسی وحی شد عصایش را به دریا بزند. دریا شکافته شد و برای هر قومی از بنی اسرائیل راهی باز شد. باد صبا زمین تر را خشک کرد و حتی زمانی که بنی اسرائیل بهانه‌جویی کردند که «ما از برادران و پدرانمان خبر نداریم» از میان آبها، دریچه‌هایی باز شد تا یکدیگر را نظاره کنند.

فرعون و لشکریانش پشت بنی اسرائیل راهیِ دریا شده اما با خارج شدن آخرین عضو بنی اسرائیل، دریا متلاطم شد و لشکریان فرعون در جلوی چشمان بنی‌اسرائیل غرق شدند.

✔نعمت سوم: چله نشینی موسی به نیت نزول تورات

پس از نابودی فرعونیان، وقتی که بنی اسرائیل به مصر بازگشتند، موسی یارانش را به هارون سپرد و به کوه طور برای چله‌نشینی رفت تا زمینه نزول وعده خداوند -که تورات و قوانین الهی است – فراهم شود. در اینمدت سامری -گوساله پرستی که به ظاهر ایمان آورده بود- مشغول ساخت گوساله‌ای از طلا شد.

✔نعمت چهارم: بخشیده شدن بنی اسرائیل پس از رو آوردن به گوساله‌پرستی

خداوند در عذابشان شتاب نکرد و  آن را به تعویق انداخت تا شاید آنان شکرگزار شوند.

✔نعمت پنجم: نزول تورات و قوانین الهی برای هدایت

تورات نازل شد و موسی برای هدایت، به جمع بنی اسرائیل بازگشت.

✔نعمت ششم: و خداوند توبه‌پذیر مهربان است

خداوند با قاعده و قوانین مشخص خودش، این زمین را خلق کرده است. انسان را آزاد خلق کرده است تنها با یک شرط؛ عبد و بنده خودش باشیم. و کسی که عبد باشد، آزاده‌ترین است؛ از تمام متعلقات دنیایی. موسی به قومش گفت که شما با پرستش گوساله به خود ظلم کردید. معجزات خداوند را دیدید، غرق شدن فرعونیان را دیدید و باز هم از پرستش خداوند سرباز زدید؟ حالا بایدکسانی را که به پرستش گوساله روی آورده بودند را بکشید. در این کشتار چند مصلحت بود:

1. کسانی که به دست گوساله پرستان کشته میشدند، شهید محسوب میشدند. چون جنگ با کفار محسوب میشد.
2. درس بزرگی برای قشر خداپرست شد که زین پس کفار را – قوم و خویشان خودشان را- از کفر نهی کنند و بی‌تفاوت نگذرند تا چنین امتحان سختی از آنان گرفته نشود.
3. حجت بر همگان تمام شود که امر، امرخداست و هر دستوری بی‌چون وچرا باید انجام شود.

طبق روایتی پس از کشته شدن ۷۰ هزار تن، خدا از گناه بقیه درگذشت.

✔نعمت هفتم: روتو برم ای قوم بنی‌اسرائیل

• اصلا ما چرا باید خدای تو رو باور کنیم؟ مگه دیدیمش. ببین موسی‌جان تا روی گُلِ خداجون رو نبینیم دیگه حرفتو گوش نمیدیدم.

خدا هم که از خلقت بنی اسرائیل انگشت به دهان مونده بود گفت:« شماها آدم بشو نیستید؟ نه ؟ » صاعقه را فرستاد و همه افرادی که درخواست دیدن خداوند را داشتند، برق گرفت و تک به تک مرگ یکدیگر را دیدند.

✔نعمت هشتم: زنده کردن بعد از مردن

اما خداوند باز هم از قوم بنی اسرائیل رو برگردان نشد و آنها را بعد از مرگشان برانگیخت تا شاید شکرگزار شوند.

✔نعمت نهم:سایبان شدن ابرها و نزول من و سلوی

موسی به بنی اسرائیل گفت که برای جنگ با عمالقه- نام قومی در تورات- به سمت بیت المقدس حرکت کنید. گفتند :«تو برو موسی! ما نمیایم»

و این رویگردانی، سبب گرفتاری شان در بیابان « تیه» شد و نزدیک چهل سال در آن بیابان سرگردان شدند. سپس از کرده خود پشیمان شده و توبه کردند و مورد لطف خداوند قرار گرفتند بطوری که هرگاه از گرمای خورشید اذیت میشدند، ابر بر آنها سایه می‌انداخت و خداوند برایشان خوردنی های پاکیزه چون ترنجبین و بلدرچین میفرستاد.

sepideh alipour وب‌سایت