جلب توجه
✍ بعد از دو ماه سحرخیزی و عادت به بیداری بینالطلوعین خیلی غم بزرگی بود، خواب موندن نماز صبح. بشدت با رسیدن فصل پاییز خوابالود شده بودم. اما اینجوری که نمیشد پیش رفت. یه رکب زدم به خودم. چی ؟ دو روزه برای نماز صبح، زنگ نذاشتم. جواب داد و خواب نموندم. عجیبه؟ شاید. همین که زور بیدار شدن با زنگ ساعت نبود، بدنم خودش، خودشو بیدار کرد. قربونش بشم هیچ جوره پای حرف زور نمیره. الحمدالله.
✍ پسرک کلی وزن کم کرده. سه هفتهس درست حسابی به غذا لب نزده. دیشب و امروز که با قبول شرطی که گذاشته بود، غذاش رو کامل خورد، فهمیدم پای اعتصابِ غذا در کاره.
✍ من و حاجی، خیلی نرم و آهسته افتادیم تو تله اعتصاب غذا. پسرکمون برای جلب توجه از راه بدی وارد شد. از امروز قرار شد رویه پدر و مادریمون رو کمی تغییر بدیم. مثلا اینکه وقتی با کارهای رو مخیش، روی اعصابمون رژه رفت، اول از همه حداقل کاری که میکنیم اینه که احترامش رو جلوی برادر کوچیکتر کاملا نگه داریم.
✍ بچه بزرگهس دیگه، موش آزمایشگاهی پدرومادر. چاره ای نیست با اون باید پدرومادری رو یاد بگیریم. هرچند که قلق بچهها باهم فرق داره، اما راههای رفته با اولی، مسیرت رو برای بعدیها یه مسیر پرچراغ و روشن میکنه. سر بعدیهاست که اگه اشتباه بری خیلی خری.🙄
✍ تعداد تارهای موی سفیدم خیلی شده. توی همین ده روز، از ۴ تا به خیلیتا، افزایش پیدا کرد. غصهم غذا نخوردن و سرفه و تب پسرک نبود. غصهم لج و لجبازی پسرها نبود. غصهم بچههای مردم بود. بچههایی که خونین و زخمی رو دست پدر و مادرشون موندن، یا تک و تنها و بیآغوش و بیپناه کنار خونه آوارشدهشون. غصه فلسطین پیر کرد مرا.
✍ خدایا من و خانوادهام و خانوادهاش و خانوادههامون و خانوادههاشون رو در پناهِ خودت حفظ کن و نذار از راهت بلغزیم. ترس لغزیدن یک لحظه رهام نمیکنه و حسابی منو میترسونه. خواهشانه عاجزانه اونایی که حتی زبانی میخوان سرباز و کشته امام زمانی بشن رو دریاب. آمین یا رب العالمین 🤲
انشالله که این ظلم هم تموم میشه سپیده
تا بوده همین بوده ولی غصه خوردنت که دردی رو دوا نمیکنه. چند وقت در معرض اخبار نباش.
انشاالله.
میدونی لیلا من حس میکنم گاهی غصهها میتونن اون دری رو که دنبالشی به روت وا کنن.
وای غصه هاا می تونن اون دری که به دنبالشی به روت باز کنن
من هم تمام مدت همین طور فکر می کردم
خیلی بیش از اینها به هم شبیهیم سپیده
آخ ایول درسته. عبور از غصهها اون دری که دنبالشی رو برات باز میکنه؛ و ما هربار بیش از اندازه اسیرش میشیم و خودمون رو ناتوان میبینیم تو گذر ازش.
جانم به شباهتمون😍