با یه قلبِ فشرده نوشتم برای تویی که اینو میخونی!
برای نوشتن پست امروز خیلی دست دست میکردم. حرفی برای گفتن نداشتم جز غصه روی دلم که از دیشب قلبم رو فشار میداد. یه جوری دوست داشتم دیشب، صبح نشه که انگاری امروز قرار بود عاشورای واقعی اتفاق بیفته. عصر امروز بالاخره بعد از صد و هفت روز، قیدِ زنجیره رو زدم و بیخیال پست نوشتن شدم و گفتم:« حالا یه روز عیبی نداره. می فهممت گریه و غصه داری و حرفی هم برای گفتن نداری.»
اذان مغرب رو که گفتند و چادر به سر ایستادم پای سجاده نماز، یه حرف به ذهنم رسید. حرفی که یک سال باهاش زندگی کردم.
یک سال قمری از نمازهای سلامتی امام زمان (عج) میگذره. تقریبا میشه گفت اکثر روزهایی که نماز بر من واجب بود، ازش غافل نشدم. اوایل بخاطر اینکه پسرها سلامت بمونن، میخوندم؛ تا خدا به عوض خوندن این نماز، حواسش به پسرهام باشه. اما کم کم نیتم تغییر کرد و فقط شد برای سلامتی امام زمان(عج).
حالا ماجرای نماز چیه و من دارم از چی صحبت میکنم ؟
همهچیز از روز عاشورای سال گذشته شروع شد وقتی که کلیپ کفشدار حرم حضرت عباس رو دیدم. یه کلیپ بیست دقیقهای که انقدر برام شیرین بود به محض تموم شدنش دوباره از نو دیدم. برای دیدنش میتونید اینجا کلیک کنید:👇
از سفارشهای این پیرمرد شیرین سخن، من فقط تونستم نمازهای سلامتی رو بخونم و از خوندن روزانه زیارتعاشورا جا موندم. و حالا نتیجه:
این نماز اگر هیچ چیز برام نداشت، یک چیز رو با خوندنش کاملا مشهود در زندگیم دیدم: «حب امام زمان».
کسی که از امام زمان میترسید و اسمی ازش نمیبرد، حالا شیفته و منتظر امام زمان شده و دل به دلش داده و بیقرارشه.
و این عشق، دیشب به اوج خودش رسید و من بیرون اومدن قلبم از سینهم رو حس کردم.
چه حس قشنگی؛ با هیچی تو دنیا عوضش نمیکنم به خدا.😭
زندگی بدون امام زمان قبلا چجوری بود؟
امیدوارم که لایق باشم و نظر لطفشون ازم برنگرده 😢
به وقت شام غریبان سال ۱۴۰۲
سپیده جان چقدر خوشحالم از آشنایی با تو. انشالله که توی این عشق ثابت قدم بمونی
الان من با این پیام چجوری اشکی نشم؟😭 منم همینطور. خیلی خوشحالم از آشنایی با تو 💖 الهی آمین
وای عزیزززم چه گنجی رو به دست آوردی، بهت تبریک میگم. عاشق ههمون لایق این گنج و این عشق حقیقی باشیم. داشتن دوستان امام زمانی که مثل زنجیره بهم متصل باشند، یک نعمت بزرگه. خدایا دور و ورمون رو از این دلهای ناب پر کن.
چقدر چسبید رفتی تو پستهای اینچنینی کامنت گذاشتی و باعث شدی خودم هم بعد مدتی بخونمشون. ممنونم ازت دوست مهربووووووووون