منوی دسته بندی

یه زندگی زیبا

از لقب‌ها فراری شده بودم، تصمیم گرفتم که ننویسم با هیچ عنوانی! نه خانم مسلمون، نه خانم نویسنده، نه یه مامان.

تا پای حذف وبلاگ و سایت و کانال رفتم و برگشتم.

و برای برگشتم درست مثه رفتنم پر از دلیل هستم.

واقعیت اینه که هم به رفتن راضی بودم هم به بودن!

و البته این می‌تونه نقطه بُردِ من باشه.

این روزها در تلاشم که کانون توجه خودم باشم.

برای خودم بخرم و بپوشم و بپزم و بخورم و … و نه برای آرزوهای دور.

خریدارِ حالِ خوب لحظه‌‌هام باشم نه غصه‌دار آینده‌ی ناپیدا؛ چیزی که در تمام مدت مادری تجربه‌ش کردم( غصه‌دار بودن رو میگم)

خدایا کمکم کن زندگی کنم؛ همونجور که تو می‌خوای. یه زندگی زیبا سهمِ منه.

sepideh alipour وب‌سایت

‫2 نظر

  • آرامش گفت:

    سلام سپیده‌ی عزیزم
    معلومه که زندگی زیبا حق توئه
    زندگی وقتی زیباتر میشه که داشته‌ها و نعمت‌ها رو ببینیم و قدر بدونیم و مدام برای نداشته‌ها و نشدن‌ها و نبودن‌هایی که قطعاً حکمتی دارند، پیش خودمون و خدای خودمون غر نزنیم😉
    به قول خودت لحظه رو دریاب که عشق و زندگی و حال خوب و احساس همه توی همین لحظه‌ایه که با یه تیک ساعت می‌گذره و وارد لحظه‌ی بعد میشه
    حال دلت خوب سپیده‌ی روشن صبح❤️💫

    • sepideh alipour گفت:

      «سپیده روشن صبح»😢😭
      انگاری باید این نظر رو الان میدیدم.
      پیچ رادیو باز بود. بهمون توصیه کرد توی نماز صبحمون سوره«والفجر» رو بخونیم؛ همین یه جمله رو ازش شنیدمو موج رادیو تغییر کرد. چیزی که باید میشنیدم رو شنیده بودم. پس شکر. حفظ نبودم این سوره رو. قرآن رو باز کردم. محو خوندنش شدم و بعد ترجمه.
      با والفجر شروع میشد، یعنی سوگند به سپیده دم.
      من نشونه‌ی مختص خودم رو از رئیس جمهور شهیدمون گرفته بودم.
      و حالا این نظر.
      برای هم دعا کنیم که یه مجاهد واقعی بشیم؟ شهید زندگی کنیم تا شهید بمیریم؟ 😢
      خدا به وقت و تنمون برکت بده تا ماهم خستگی نشناسیم و با حال خوب و خیال راحت این دنیا رو ترک کنیم.🤲

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *