سر و صدای خنده بچهها همه خونه رو پر میکنه؛ و همزمان من قید نمازهای واجب رو هم میزنم چه برسه به نماز آرزوها، که یک نماز طولانیه؛ با همه وعده و وعیدهایی که خدا راجع به این نماز داده، خداحافظی میکنم و میگم…
سر و صدای خنده بچهها همه خونه رو پر میکنه؛ و همزمان من قید نمازهای واجب رو هم میزنم چه برسه به نماز آرزوها، که یک نماز طولانیه؛ با همه وعده و وعیدهایی که خدا راجع به این نماز داده، خداحافظی میکنم و میگم…
یک ماه قبل الارم اذانِ صبح، روی گوشیم پخش شد. دیشب که خوابیدم از خدا قول گرفتم نیم ساعت قبل اذان بیدار شم. بیدار شدم، نه نیم ساعت، بلکه ۴۰…
انگاری بلندگوهای مسجد مشکل پیدا کردن؛ شاید هم
چند روز پیش در جادهای، هنگام توقف در یک استراحتگاه، چشمم به نمازخانهاش افتاد. مدتها بود که جایی غیر از خانه، نماز نخوانده بودم و از آنجاییکه رفتن به دستشویی عمومی و وضو گرفتن، با وسواسی که دارم، به شدت برایم سخت بود؛ با اینحال دیدن نمازخوان های شیک و شسته رفتهای که به آن نمازخانهیکوچک در آمدوشد بودند، مرا ترغیب کرد تا به وضوگرفتن در دستشوییعمومی رضایت دهم.
خدا همه را به یک چشم امتحان می کند و از قضا بندگان خوبش را سختتر؛ تا ببیند که چند مرده حلاجند.
مجرد که بودم، خیلی دلم میخواست نهج البلاغه رو بخونم. کتاب هر روز جلوی چشمهام روی میز بود، ولی هیچ صفحه ای از اون در هیچ روزی از سال باز…
به نام خداوند بخشنده مهربان و آنگاه که بر آدمیان نعمت ارزانی شد، پروردگارت به فرشتگان گفت :« من در زمین جانشینی قرار خواهم داد.» فرشتگان چون می دانستند که…