بزن به حسابِ حکمت
انتظار برای دندانپزشکی چند روزی میشد که یکی از دندونهام تیر میکشید. برای هزینههای زیادی که هر دندون برای آدم میتراشه تصمیم گرفتم که کارِ این دندونم رو در بیمارستان…
انتظار برای دندانپزشکی چند روزی میشد که یکی از دندونهام تیر میکشید. برای هزینههای زیادی که هر دندون برای آدم میتراشه تصمیم گرفتم که کارِ این دندونم رو در بیمارستان…
فساد در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید به سوی حق باز گردند!…
برسد به دست خدا- نامه شماره10 سلام خدای مهربونم چه خبرا؟ چه میکنی؟ اگر از حالِ من میپرسی باید بگم خوبم؛ گاهی ناراحت، گاهی خوشحال، گاهی عصبانی، گاهی کلافه، خلاصه…
همونجور که نخود و لوبیاهای پخته شده رو تو آبکش میریختم و در حال آماده کردن سفارشِ افطاری بابا، آش رشته فردِ اعلی، بودم به تفاوت انسانها ، فرشته ها…
همون لحظه گوگل کردم و تصاویری که میدیدم برام واقعن عجیب بود، حدس میزدم که باید این چنین باشه ولی نه به این شدت. سال 1900 در لندن، خانم ها با حجابِ چادر مانندی توی جامعه حضور داشتند. قطعن اونها مسلمون نبودند. دینشون مسیحی یا شاید هم یهودی بود؛ اما حجابشون کامل بود. چرا ؟
فردا شروع ماهرمضونه؛ جز خود خدا هیچ کس نمیدونه که من چقدر اشتیاق اومدنش رو داشتم. اما خب نشد دیگه. بنا به یه دلایلی اون حسِ نابِ گرسنگی قرار نیست…
راه زینب را که دیدم؛ خودسازی های خود را لیست کردم، تاریخ زدم و جدولی با چشم اندازی یکماهه آماده شد.هرچند که به خلوص او نمیتوانم باشم و هنوز ابتدای راه شناخت هستم؛ اما حالا راه سنجشم هموارتر شد و چه چیز بهتر از سنجش خود؟
« به خدا سوگند که مردم به انحراف از راه راست و نافرمانی پروردگار گرفتار شدند و هر روز به رنگی در آمدند. ولی من در تمام این مدت صبر…
مجرد که بودم، خیلی دلم میخواست نهج البلاغه رو بخونم. کتاب هر روز جلوی چشمهام روی میز بود، ولی هیچ صفحه ای از اون در هیچ روزی از سال باز…