-
يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۵۱ ب.ظ
-
۳۸
اینکه در بدو یه اتفاق خاص و خوب وفوق العاده که با هیچ چیزی قابل توصیف نیست،افکار منفی بهت هجوم بیاره،طبیعیه.
البته در شرایط زندگیه من طبیعیه...
شاید برمیگرده به
اینکه در بدو یه اتفاق خاص و خوب وفوق العاده که با هیچ چیزی قابل توصیف نیست،افکار منفی بهت هجوم بیاره،طبیعیه.
البته در شرایط زندگیه من طبیعیه...
شاید برمیگرده به
کاش یه نامه ای از بالادست بهم میرسید که میگفت:خیالت راحت پسرت تا الان خوشبخت بوده و تو تونستی از پسش بربیای.
من که هنوز هم میگم کرونا بهتر از آلودگی هواست،حداقل بهت اجازه میده پنجره خونه ات رو بازکنی و یه نفس عمیییییییییق بکشی.
ده روزی میشه که دونه های نارنج رو کاشتیم.
چهار نفری دور هم نشستیم و دونه دونه پوست های رویی رو جدا کردیم .
درسته نفر چهارم خانواده با چشم معمولی دیده نمیشه،اما هست.
مطمئنم که با در آغوش گرفتنش حس و حالمون رو از این رو به اون رو میکنه.
مطمئنم وفتی ببینیمش پشیمونمون میکنه از اینکه چرا انقدر تو دوران جنینی ندیدیمش.
یه انسان کامل در وجودمه .
و من این رو یک معجزه کامل در زندگیم میدونم.
چیزی که خدا برای من خواسته قطعا بهترین خواهد بود و به حکمت و رحمتش شکی نیست.
گلدون دونه های نارنج حالا پشت پنجره است و یه نایلون روش کشیده شده و منتظر سبز شدنشون هستیم.
داشت از پله ها میرفت پایین به شوق دیدن باباجون بعد از سه هفته دوری.
روی پله سوم بود که بین زمین و آسمون معلق موند.