-
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۵۱ ق.ظ
-
۲۲۲
گفت :فقط بهم بگو که دیدی.
گفت:دیدم.
آروم شد و همه راه تا خونه رو از پاییز قشنگ و هوای سرد و آسمون ابری و نم بارون و درختای رنگی حرف زد و خوشحال بود که باورش داشت.
حالش خوبترین حال دنیا بود و از ته دل فریاد کشید: خدایا شکرت.
#داستانک
#باور
#خدابامنه